سرپرست انجمن علمی فیزیک

ضربان فیزیک .... فیزیک برای زندگی

سرپرست انجمن علمی فیزیک

ضربان فیزیک .... فیزیک برای زندگی

نماز در فیزیک


نماز تابع پوشایی است که همه ی اعضای دامنه را تنها و تنها به عضو منحصر به فرد برد نظیر می کند . در مجموعه دامنه هر گونه عددی موجود است ، هر گونه انسانی موجود است ، گنه کار و ثواب کار ، اعداد حقیقی و مختلط و هر گونه عددی را به ذات بی همتای او می رساند . چون پوشاست و یک به یک است بنابراین معکوس پذیر نیز است .

حال که این بردار انتقال من ناچیز را به آن بی نهایت می رساند ، آخه این مجموعه ی تهی من چگونه می تواند به آن مجموعه ی بی ابتدا و بی انتها متصل شود .

  

"رکوع" من نمایان کننده ی زاویه قایمه است . عجب ابهتی ! زاویه قایمه عجب شکوهی دارد . استوار و محکم با اینکه خم می شوم اما از این خم شدنم احساس غرور می کنم .

"سجده " من نقطه تماس من با آن یکتای بی همتاست . من در سجده مفهوم آهنگ تغییر و کاربرد مشتق را می فهمم . در این نقطه است که خطی مماس بر منحنی عبودیت به ابدیت رسم می شود . مشتق منحنی عبودیت من در نقطه تماس این بار خط خمیده است . انگار این تابع از اول ذرجه n بزرگتر از 2 داشته . این خط خمیده در برابر آن قدرت لا یزال خم شده است .

قنوت من سینوس تابع هیپربولیک است که با ظاهر کلمه سخت بسیار ساده شبیه سهمی با a مثبت رسم می شود .

تشهد من لگاریتم طبیعی عدد بی نهایت است که بی نهایت می شود .

من در سلام اکسترممهای تابعم را همه با هم یکجا می بینم که ماکزیممها و مینیمم ها ی مطلق ونسبی خود را یک به یک به من می نمایانند .

امروز در صفحه شطرنجی سجاده من محورهای مختصات پاک شده تا مختصات بردار اتصال دهنده بر ابدیت را با نقطه وجود بی ارزشم اشتباه نکنم .
وقتی دانه دانه ی کرات تسبیحم را یکی پس از دیگری طی می کنم ، احساس می کنم راس هرم وجودم که در سطح کره ی محیط بر این هرم قرار دارد در حال حرکت است که احساسش را به همه جای کره برساند .

امروز که صفحه ای را از کره ی محیط بر وجودم عبور دادم ، سطح مقطع آن دایره ای شد با وترها و شعاع ها و قطر های رسم شده ، از این همه برخی سبز و برخی قرمز اند . سبزها موازی اخلاق انسانی اند و قرمز ها معاصی و اعمالی اند که یا اخلاق انسانی را قطع کرده اند و یا دیر یا زود قطع خواهند کرد . خطوط قرمز مرا وادار می کنند که تحت دوران 180 درجه قرار بگیرم .

من که الان از حل معادله گناهان و حسنات اعمالم بر نمی آیم و جرات دست به قلم گرفتن برای حل این معادله را ندارم ، چگونه می توانم وقتی که نقطه عطف تمامی منحنی ها مشخص شد ، وقتی که انتگرال همه ی توابع به دست آمد ، وقتی که کلیه مسایل حل شد ، معادله حل شده ام را که هم اینک پیش رویم مساله است ببینم . ولی به هر حال تنها راه حل و مسیر نجاتم را تابع یکنوا و اکیدا صعودی نماز می دانم .


نظرات 1 + ارسال نظر
الهه شنبه 21 دی 1392 ساعت 10:41

واقعاجالبه!ادم بدونه که نماز تاثیرات علمی هم داره محاله بذاره قضا شه چه برسه به این که نخونه

بله حق باشماست

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.